همایش ملی اقتصاد مقاومتی دی ماه سال جاری با محورهای فرهنگی تمدنی، اقتصادی، تاریخی، اندیشه سیاسی و اجتماعی و اندیشه امام و رهبری برگزار میشودخانه بیداری اسلامی به همین مناسبت سلسله مطالبی که برخی از آنها جنبه تاریخی دارد را منتشر میکند.
جنبش تحریم تنباکو، یکی از سالم ترین و اصیل ترین جنبش های سیاسی ـ مذهبی قرن اخیر تاریخ ایران است. این حرکت برخاسته از روح اسلام اصیل در مبارزه بر ضد سلطه کفار و خارجی ها بوده و تحت رهبری مرجعیت شیعه، بدون حضور عناصر روشن فکر، استقلال ایران را در برهه ای خاص استوار کرده است.
بر خلاف نهضت مشروطه که رگه هایی از خواسته های غربگرایانه را در خود داشت، از نهضت تنباکو به عنوان یک جنبش دینی و مردمی به رهبری میرزای شیرازی و به عنوان یکی از نخستین نقاط عطف تاریخ معاصر ایران یاد می شود. بر خلاف اتحاد محکم مرجعیت دینی و مردم، در نهضت تنباکو در برهه ای برخی مشروطه خواهان راهی سفارت خانه های روس و انگلیس می شوند و در پایان شاهد انحراف مشروطه و بسترسازی این نهضت برای استقرار دیکتاتوری رضاخانی هستیم. به همین جهت در قرن اخیر اقبالی از سوی روشنفکران غرب گرا در نقل و یا تمجید از این نهضت بزرگ دینی و مردمی صورت نگرفته است و هر جا روشنفکران زبان به تشریح و تحلیل جنبش تنباکو گشوده اند، این زبان، لحن نقد غیر منصفانه به خود گرفته است. برای نمونه هر چند حکم میرزا دربار ناصری را تسلیم و راه را بر روی نفوذ سلطه خارجی بست؛ اما همچنان روشنفکران با وجود صدها سند و تلگراف در اصل حکم میرزا با روی تردید نگاه می کنند.! در این میان، یک روحانی فقیه و برجسته، با همت والای خود، تاریخ این جنبش را با دقت هر چه تمامتر ثبت کرد و این خاطره بزرگ را در دل تاریخ زنده نگاه داشت.
شیخ حسن کربلایی که در اصل اصفهانی بوده مولف «تاریخ دخانیه» یا «تاریخ وقایع تحریم تنباکو»، اثر منحصر به فرد در تاریخ جنبش تنباکو است. وی از شاگردان ممتاز آیت الله میرزای شیرازی و آیت الله سید اسماعیل صدر بوده است. متأسفانه اطلاعاتی که از وی و زندگیش در دسترس ما قرار دارد اندک بوده و نمی تواند تصویر روشنی از وی به دست دهد. در عین حال، همین آگاهی های اندک، به ضمیمه آنچه که خود وی در کتابش آورده، نشانی از شخصیت بزرگ علمی و دینی اوست.
هر چند این عالم فقیه تاریخ نویس نبوده، اما به جهت اهمیت موضوع و انعکاس حوادث پیرامون جنبش، این تاریخ پر فروغ را برای آیندگان روایت کرده است. وی این کتاب را در دوران قاجاریه قلم زده است، اما مولف در هیچ جای کتاب به جریانات افراطی وتفریطی روی خوش نشان نمی دهد.
وی در بخش از تاریخ دخانیه به نفوذ خارجیها در اقتصاد ایران اشاره کرده می نویسد: بالجمله؛ رواج فرنگیمآبی در ایران و ظهور این حال در باختگی ایرانیان،که در حقیقت کام مدعیان طمع خام ایران را شیرینتر از حلوا مینمود، همسایگان طمع کار مملکت را که تا این عهد و عصر، از این لعبت شیرین جز تلخگویی و ترشرویی، معهود خاطر نبود، در هوس فضل (وصل) جویی ایران، طمع بر طمع افزود.
این شد که مردمان طمع کار فرنگستان را دست حرص و آز، از هر سو، به جانب ایران دراز شد و هر کس به هر وسیله و دستآویزی ممکن بود، چنگ خود را به گریبان ایران درانداخت، از این سو، ایرانیان دلداده نیز این اقبال مردم فرنگستان را فوزی عظیم شمرده و مهام امور لشکری و کشوری مملکت را بیهیچ اندیشه، بدیشان سپردند و به تفصیلی که باخبران از اوضاع حالیه ایران را معلوم است، همه ساله، جمعی از فرنگیان، خوانده و ناخوانده، به یک بهانه، خود را بر این خوان نهاده و سفره آماده ایران حاضر ساختند؛ و کم کم جمعی کثیر از فرنگیان در بلاد مسلمانان منتشر گشتند و از روی مساعدت بزرگان مملکت در بسیاری از شعب ارباح و منافع ایرانیان بخت برگشته نیز، تصرف و مداخله مداخلتی جستند، سهل است که رفته رفته، تجارتهای عمده را از کف تجار مملکت گرفتند.