شانزدهمین نشست بررسی کتاب انسان ۲۵۰ ساله در خانه بیداری اسلامی با حضور اعضاء درتاریخ سوم تیرماه 1395برگزار شد. دکتر موسی نجفی در ابتدای جلسه بر این نکته تأکید کردند که مطالب این کتاب بسیار ارزشمندند چون تاریخی هستند و مسیر تاریخ در عین سادگی و همه فهم بودن، عمیق است. اما مهم تر از آن روش استنباط مقام معظم رهبری است، روشی که حاصل نوعی رفت و برگشت بین تاریخ و سیاست است و به کمک آن هم سیاست خوب فهمیده می شود و هم تاریخ. از این جهت می توان گفت کتاب «انسان 250 ساله» نه تنها نظرات مقام معظم رهبری در رابطه با ائمه(علیهم السلام) را بیان می کند، بلکه تجارب سیاسی و حکومتی ایشان را هم به خوبی نشان می دهد.
نجفی در مرور مباحث جلسات قبل گفت: مقام معظم رهبری در این کتاب دوره های امامت را به چهار دوره تقسیم کردند که نخست دوره سکوت 25 ساله امام علی(علیه السلام) قرار دارد، دومین دوره خلافت امام علی(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) است که کمتر از پنج سال ادامه داشت. دوره ی سوم تحت عنوان دوره ی سازندگی کوتاه مدت از سال چهل تا شصت هجری (بیست سال) بود و نهایتا دوره سازندگی دراز مدت است که دویست سال به طول انجامید. در توضیح دیدگاه ایشان هم ذکر این نکته لازم است که مقام معظم رهبری در این کتاب هم مورخ اند و هم رئیس حکومت. برخی از سخنان ایشان به همین رئیس حکومت بودن شان باز می گردد یعنی مطالبی که حاصل تجربه ی پنجاه ساله ی حکومت است.
در ادامه فصل دوازدهم کتاب، تحت عنوان «امام صادق(ع)» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این فصل شامل بخش های مهمی از قبیل دعوت امام صادق(علیه السلام) به امامت خودشان، شیوه فقهی شیعه و وجود تشکیلات پنهان و ایدئولوژیک است. امام صادق(علیه السلام) همزمان با انتقال قدرت از بنی عباس به بنی امیه به امامت رسیدند که در آن زمان ابومسلم خراسانی و ابوسلمه هر دو مدعی حکومت بودند. ابوسلمه با حیله گری کشته شد؛ ولی بنی عباس به منظور وصول به این مهم دست به نسب سازی زدند. این نسب سازی حتی در حکم ولایتعهدی امام رضا(علیه السلام) هم قابل مشاهده است؛ وقتی مأمون می گوید: «حکومت بعد از پیامبر، حق علی(علیه السلام) و عباس بود». بنی عباس در این نسب سازی از سطح فکر پایین مردم استفاده کردند و گفتند عباس بزرگ خاندان بوده و بعد از پیامبر(ص) شایسته جانشینی است. از دیگر کارهای عباسیان نیز می توان به تحریف دین و جعل حدیث اشاره کرد. اما امام صادق(علیه السلام) هم با استفاده از موقعیت های مختلف مانند حج سعی در اثبات حقانیت خودشان داشتند به طوری که ملقب به "قائم آل محمد" شدند. البته این لقب یک اسم خاص است که متعلق به شخص خاصی نیست و می تواند بر هر کسی که قیام می کند، صدق کند.
دکتر نجفی در پایان به توضیح تشکیلات پنهان ائمه پرداخت و گفت: امام صادق(علیه السلام) در آن دوران از تقیه استفاده می کردند و تقیه به معنای پنهان کردن ظرفیت های خودشان است. ایشان در مبارزه با عباسیان روش آنها یعنی قیاس و استحسان را مورد حمله قرار دادند و با آوردن استدلال علمی، منطق آن ها را هدف گرفتند. همیشه در مبارزات سیاسی برنده کسی است که منطق قوی تری دارد، حضرت صادق(علیه السلام) هم با وجود این که حکومت را واگذار کردند، اما بر منطق عباسیان غلبه یافتند.