در دومین نشست دعوت به اندیشه طرح شد:
لزوم استفاده از علوم اسلامی برای شکلگیری تمدن
دومین نشست دعوت به اندیشه با عنوان "هویت، تفکر و تمدن" پنج شنبه با حضور استاد اصغر طاهرزاده، دکتر موسی نجفی و دکتر جواد صافیان در سالن کنفرانس خانه بیداری اسلامی برگزار شد. به گزارش روابط عمومی خانه بیداری اسلامی، در ابتدای این نشست که با محوریت بررسی کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی» آخرین اثر دکتر رضا داوری اردکانی برگزار شد بود، دکتر نجفی گفت: در دیدگاه تمدنی، دیدگاه به تمام بخشهای اسلامی مثبت است و اعتقاد داریم برای شکلگیری تمدن باید تمام این علوم مورد استفاده قرار گیرد.
رییس خانه بیداری اسلامی ضمن اشاره به اهمیت تمدن اسلامی اظهار داشت: اگر تمدن اسلامی را بخواهیم به دو بخش تقسیم کنیم؛ تمدنی که به گذشته اسلامی برمیگردد تمدن اولیه اسلامی و تمدن آینده اسلامی، که در صورت پذیرش آن باید یک پیوستگی را بپذیریم. وی در ادامه تصریح کرد: در بحث تمدنها باید بحث تمدن غرب را نیز در نظر گرفت، چراکه در بحث تمدن شناسی، غرب خود به عنوان تمدنی مدنظر است که امری طبیعی است. عضو هییت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: در دیدگاه تمدنی، دیدگاه به تمام بخشهای اسلامی مثبت است و اعتقاد داریم برای شکلگیری تمدن باید تمام این علوم مورد استفاده قرار گیرد.
جوهر افول تمدن غرب در دل اثبات انقلاب
این استاد علوم سیاسی دانشگاه نگاه پیوسته از گذشته تا آینده را یکی از ملزومات تشکیل تمدن برشمرد و افزود: استفاده از تاریخ 500 سال گذشته در کنار وسعت معلومات و ماجراهای تاریخی اسلام از جمله مواردی است که میتواند کمک بسزایی به بحث تمدنسازی کند. نجفی اظهار کرد: انقلاب اسلامی در عین حال اینکه ماهیت اثباتی دارد، در بطن اثبات خود، افول جوهر تمدن غرب را نیز نمایان میکند که در کنار آن خروج از مدرنیته و تمدن غرب را شاهد هستیم.
عضو هییت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین در خصوص آرا و اندیشه های دکتر داوری، اظهار داشت: در آثار داوری رندی خاصی وجود دارد، داوری بر این باور است که آینده از آن فلسفه نیست.
استاد علوم سیاسی دانشگاه بیان کرد: دکتر داوری، در سیر تفکری خود از نفی غرب در سال های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی، به نقد غرب رسیده است.
داوری مخاطب را مایوس نمی کند
استاد طاهر زاده در ادامه این نشست به 5 بخش اساسی مقدمه کتاب دکتر داروری اشاره کرد و افزود: شرح وبسط مقدمه را در فصول دیگر کتاب باید دنبال کرد. اگر این فصول نبود می توان گفت دکتر داوری مخاطب را به حال خود رها کرده است.
وی ضمن اشاره به ویژگی ای انسان توسعه نیافته از منظر دکتر داوری، در ادامه اظهار داشت: داوری مخاطب را مایوس نمی کند و در عین حال وی را از آرزوهای پوچ دور می کند.
طاهرزاده ادامه داد: پایان مقدمه داوری را به مایوس کردن مخاطب متهم می کند، در حالی که طرح پرسش می کند و راه علاج و پاسخ را به عهده مخاطب واگذار می کند.
داوری دارو تجویز نمی کند
محمد جواد صافیان در ادامه این نشست ضمن تاکید بر اینکه هر کس می خواهد آثار دکتر داوری را مطالعه کند، بایستی با روش وی آشنا باشد، خاطر نشان کرد:داوری از روش فنومولوژیک یا همان پدیدارشناسانه استفاده می کند که یک روش سقراطی است.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان با بیان اینکه پدیدارشناسان، دارو و نسخه تجویز نمی کنند، افزود: پدیدارشناسان تنها راه را نشان می دهند.
صافیان ضمن بیا ن اینکه نمی توان اتفاقی که در غرب رخ داده را تماما ظهور شیطان دانست، عنوان کرد: اگر تاریخ را ظهور اسما الهی بدانیم، آنگاه نمی توان درباره غرب چنین پنداشت.
وی مچنین به فاصله زیاد میان واقعیتها و آمال و آرزوها اشاره و اظهار کرد: اگر بخواهم واقعاً به تمدنی برسیم که قبلاً به ما وعده داده شده قبل از هر چیزی باید به وضعیت موجود خودمان مراجعه کنیم و بدانیم که تحقق کار با شعار دادن امکانپذیر نیست.
وی در مقایسهای وضعیت گذشته باحال را اینگونه بیان کرد: وضعیت ما در 150 تا 200 سال اخیر یک وضعیت خاصی بوده است که به توسعهنیافتگی تعبیر میشود و باید تصمیم گرفت که میخواهیم به توسعهیافتگی دست پیدا کنیم یا خیر.
استاد فلسفه دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی در 40 سال گذشته در دو امر آشنایی با غرب و برخورد با آن دچار خلط شده است تصریح کرد: از ابتدای آشنایی با غرب دچار خودباختگی شدیم که برای جلوگیری از آن باید نگاهی به تاریخ 500 سال گذشته ایران و غرب بیندازیم.
وی تصریح کرد: نفی، رد و ستیز با غرب نیز از موارد دیگریست که مطرح است و باید در نحوه این برخورد بحث شود.
محمدجواد صافیان یکی از نشانههای تفکر فلسفی را مورد پرسش قرار گرفتن برای مشخص شدن حقیقت دانست و افزود: اگر در جهانی بودیم که مدرنیته وجود نداشت و میتوانستیم زندگی ساده و عادی را بگذرانیم مسئلهای نبود ولی نمیتوان در گذشته زندگی را ادامه داد و باید خط را در راه توسعه پذیرفت و وضعیت ما وضعیتی بس دشوار است.
وی در پایان جهان توسعهنیافته را جهانی به معنای واقعی کلمه ندانست و بیان کرد: چنین جهانی، جهان پریشانی است که نمیدانیم جایگاه درست اشیا کجاست و باید درک کموبیش درستی از عالم دارا شویم و عالم را مجموعهای از اشیا و موجودات نبینیم.