دکتر محمدجواد صافیان در این مراسم ضمن اشاره به اینکه این کتاب با تمرکز بر فلسفه تاریخ و تفکرات ابن خلدون و شهید مطهری شکل گرفته، اظهار کرد: کتاب فلسفه تحول تاریخ از جهت نگاه جدید به تاریخ دارای اهمیت بالایی است.
صافیان با بیان اینکه کتاب فلسفه تحول تاریخ برخوردار از دیدگاههای مختلف اساتید و بزرگان و صاحب نظران فلسفه است، گفت: شهید مطهری یکی از صاحب نظرانی است که در این کتاب از ایشان استفاده شده است، شهید مطهری یک اندیشمند و فیلسوفی است که در دورانی که اندیشههای ضد دینی رواج بسیاری داشتند و به سادگی پذیرفته میشدند ایشان با تیزبینی به نقد و بررسی این تفکرات ضد دینی پرداختند
وی افزود: این نوع دیدگاه مورد توجه غربیها نیز قرار گرفته و در دورهای که افکار و اندیشههای ضد دینی و غیردینی رواج پیدا کرده تفکر صدرایی وارد یک چالش پرمایه همراه با دستاورد اندیشه شده که هم از جنبه مارکسیستی و هم از جنبه لیبرالیسم غربی وارد ایران شده بود.
صافیان با اشاره به اینکه این کتاب را در مدت زمان کوتاهی مطالعه کرده ولی برداشتهای خوبی را از آن داشته، گفت: این کتاب توانسته در یک جمعبندی خوب دیدگاههای ابن خلدون را بیان کند و پس از آن به بیان نظرات منتقدان آن و ارائه تحلیلی از نویسنده در این خصوص بپردازد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان احتیاط نویسنده در نوشتههایش را از نکات مفید کتاب بیان کرد و افزود: تمدن اسلامی و علوم اسلامی، حقیقتاً چیزی نیست که بشود یک یا چند مطلب از جایی در بیاوریم و ارائه داده تا اجرا شود؛ بلکه باید چند نسل بر روی آن تفکر شود و نقدها و پیشنهادها در این راه بدون تعارف بیان شود تا به مقام تحقق علوم انسانی اسلامی دست یابیم.
صافیان در ادامه استفاده از دیدگاههای گذشته، معاصر و غربی را از جمله مسائلی دانست که برای رسیدن به نتیجه باید به آن توجه شود و افزود: معمولاً ما میخواهیم سریع به نتیجه برسیم در صورتی که فلسفه چند قرن بعد از اسلام به وجود آمد که نمونهای از زمانبر بودن تحقق چنین اهدافی است.
وی در خصوص بخشی که ابنخلدون و شهید مطهری کمتر به آن پرداختهاند بیان کرد: فلسفه تاریخ بهعنوان ذات و ماهیت تاریخ و اندیشهای از گذشته باید بیشتر مورد تأمل قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، چیستی نسبت تاریخ و حقیقت انسان، نسبت انسان با حقیقت و هستی را نسبتی دانست که درنهایت به تاریخ هستی میرسد و در این خصوص گفت: پاسخ به این سؤال و رابطه بین آنها ممکن است از سوی هر فردی یک جوابی را برگزیند ولی نباید آن را نادیده گرفت.
صافیان با اشاره به اینکه ابن خلدون علم خود را علم عمران خوانده اظهار کرد: عمران در معنایی به معنی اجتماع و تجمع و در معنی دیگر به معنای زندگی کردن ساختن و سکنی گزیدن است که ابن خلدون نیز برای از همین جهت علم خود را علم عمران خوانده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در ادامه صحبتهای خود گفت: بنابراین نسبت تاریخ با افراد در حین عملکرد افراد و توابع آنطور که میخواهند انجام نمیشود.
صافیان در پایان عنوان کرد: جمعبندی کتاب بسیار مفید، محققانه و عالمانه است و در مجموع کتاب بسیار مفیدی است که بهعنوان گام اول برای ورود به محیط تاریخ میتواند بسیار مفید واقع شود.
**ورود به مباحث تمدنپژوهی؛ از محسنات کتاب
ابوالحسن فیاض؛ عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان نیز در ادامه این برنامه در خصوص عنوان و جلد کتاب اینگونه گفت: عنوان 24 کلمهای و طویل میتواند ارتباط خواننده را با کتاب دچار مشکل کند.
وی در حوزه موضوع کتاب اظهار کرد: ابن خلدون و علم عمران، مطهری و فلسفه الهی، تاریخ و فلسفه تاریخ اصلیترین موضوعات کتاب را تشکیل میدهند که با توجه به اینکه عنوان و موضوعات مختلفی را این کتاب در برگرفته میتواند موجب جلوگیری از ارتباط خواننده با مطالب شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ادامه گفت: نویسنده در پی آن است که در حوزه نظری تاریخ یک نظری بدهد و از طرفی دیگر میخواهد تحولی در علوم انسانی ایجاد کند که پیگیری حداقل دو هدفی را از سوی وی نشان میدهد و این دوگانگی در اهداف، منطق نویسنده را دارای تناقض کرده که به جنس فلسفه تاریخ، طرح مسئله، نحوه تجزیهوتحلیل مسئله انجامیده ولی با توجه به قید «ولو به ابهام» توسط وی در کتاب، میتوان گفت نویسنده به هدفی که میخواسته رسیده است.
فیاض وجود برخی از کلمات و واژههای تکراری و اشکالدار را از دیگر مشکلات این کتاب دانست و افزود: عدم درج منبع مطالبی که استفادهشده و اشکالاتی در فهرست اعلام میتواند برای خواننده مشکلاتی را به وجود بیاورد.
وی در خصوص اشکالات محتوایی این اثر گفت: تمایز بین تاریخ قدسی و تاریخ مادی ناسوتی که خیلی از تمایز در آنها مشکل میگیرد و تمایز بین سنت و مدرنیته که جایی در اسلام ندارد با توجه به اینکه باید به تفکری که دین و دنیا را باهم جلو میبرد از روی اسلام توجه کرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان درباره محسنات این اثر گفت: ورود به مباحث تمدنپژوهی با توجه به کاستی که در ادبیات این مباحث هستیم، توجه به مباحث تمدن پژوهش که ما را از محقق صرفی که دغدغه روزمره ندارد خارج میکند، تلاش برای عرضه منسجم دیدگاههای شهید مطهری در حوزه فلسفه تاریخ از جمله محسنات ویژه این اثر است.
**کتاب قدرت فکر درباره اجتماع به مخاطب میدهد
استاد اصغر طاهرزاده در این با بیان اینکه گوهر اصلی کتاب نظری است به فلسفه برای گشودن راهی برای علم جدید اسلامی گفت: تا زمانی که شناخت ما از انسان یک شناخت بی تاریخ است پرسش از تفکر جدی نیست، چون در آن صورت تفکر به پرسش از انسان ربط پیدا نمیکند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: مؤلف کتاب فلسفه تحول تاریخ میخواهد بینش اسلامی را در پژوهشهای تاریخی وارد کند، این اقتضای تاریخ است که مؤلف به آن پی برده است، کتاب سعی میکند ابن خلدون را در عقلانیت تاریخی جدید و در افق تمدن نوین اسلامی ببیند که نوید فلسفه الهی تاریخی را به میان میآورد و با جمع آن دو نگاه عملا نگاه اهل سنت و تشیع را به هم نزدیک میکند که این حرکت مبارکی است.
طاهرزاده با اشاره به اینکه کتاب با حساس شدن بر تمدن اسلامی شروع میشود اظهار کرد: کتاب از اندیشههای روح نیهیلیستی غربی، حیاتی بس متعالی را مد نظر قرار داده است تا انسان را در صدد یافتن گمشده خود برانگیزد و تلاش میکند تا انسان به علوم انسانی فکر کند که دیگر انسان در آن علوم با تعریف تفکر و تمدن غرب نباشد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه کتاب نگاه نسبتا جامعی از نظر ابن خلدون در مورد انحطاط شهرها و تمدنها در اختیار خواننده قرار میدهد تصریح کرد: به خصوص کتاب تصریحی خوب از زشتیهایی دارد که در زندگی شهری به جهت رفاه زدگی ظهور میکند، نکته های قابل تأملی با خواننده در میان میگذارد تا به زندگی امروزی خود به خوبی فکر کند و عملا قدرت فکر کردن درباره اجتماع را به مخاطب میدهد.
وی با اشاره به شخصت فکری و علمی ابن خلدون ابراز کرد: در اندیشه ابن خلدون فلسفه از کلام منفک شده است، ابن خلدون فلسفه و عقلانیت را به جای آن که صرفا در امور عقلی و غیبی ببیند به طرف امور محسوس میرود و وارد جامعه و تاریخ میشود تا آنها را غنیتر و با فهمی بیشتر ارائه کند، این نکته به خوبی در کتاب ذکر شده است که ابن خلدون از فلاسفه پیشین جدا میشود چون نمیخواهد طرف بالا برود و از مورخین صرف هم جدا میشود چون میخواهد درک عقلی از محسوسات داشته باشد.
** لزوم افزایش دایره فعالیتهای نخبگان اسلامی
دکتر موسی نجفی، نویسنده اثر با اشاره به لزوم پاسخگو بودن نسبت به تهاجمات تمدنی و فرهنگی از طریق مطالب علمی، گفت: برای پاسخ گفتن به تمدن غرب و تفکر لیبرالیسم که گستره بسیاری پیدا کرده است دایره فعالیتهای خود را در تمدن اسلامی گسترش دهیم تا بتوانیم با تفکرات و تمدنهای مهاجم مقابله کنیم.
وی با اشاره به ژرفای تمدنی اصفهان تصریح کرد: لازم است فرهیختگان و نخبگان حوزوی و دانشگاهی دایره خود را در تمدن اسلامی افزایش دهند، انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری و فرهنگی است که در اثر زایش تفکرات خود در حال تبدیل شدن به یک تمدن است و این نیازمند فعالیت جدی در علوم مختلف و پیدا کردن نسبت صحیح علوم اسلامی با علوم غربی است که اگر این نسبت پیدا نشود با علوم غرب دچار اختلاط خواهیم شد و راه اصلی خود را گم خواهیم کرد.
نویسنده کتاب فلسفه تحول تاریخ خاطرنشان کرد: این که بخواهیم ساده انگارانه فلسفه غرب را تبدیل به فلسفه و تفکر دینی کنیم حرکتی خطرناک را انجام دادهایم، اگر این حرکت با احتیاط و تحت نظر اساتید خبره و برجسته انجام شود ظرفیتهای بسیاری را ایجاد خواهد کرد و میتواند آرزوی ایجاد یک فلسفه الهی را محقق کند و نسبت تحول تاریخ و فلسفه دینی با فلسفه غرب را روشن کند.