اندیشه سیاسی مرحوم نائینی
1- رای اکثریت
نظام و حکومت در دوره قاجاریه براساس سلطنت مطلقه اداره می شد و محدود کننده ای برای آن وجود نداشت . تا اینکه در دوره مشروطه به وسیله ایجاد مجلس قانونگذار، قدرت شاه و نظام سلطنتی محدود می شد . مجلس قانون گذار از طریق گرفتن آرای نمایندگاه منتخب مردم به وضع قوانین اقدام می کرد . اما آیا وضع قوانین در راستای شریعت اسلام بود و شرع مقدس آنرا تائید می کرد. مناقشات زیادی در این راستا بوجود آمد و نظریات مختلفی ارائه گردید .
مرحوم نائینی «رای اکثریت » را به عنوان یک اصل عقلائی و جهانی می پذیرد و از آن دفاع می کند . ایشان اذعان دارند که اسلام نه تنها رای اکثریت را رد نکرده بلکه آنرا تائید کرده است .
برای نمونه در سیره پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلم) در غزوه احد و احزاب و سیره علی بن ابیطالب در جنگ صفین دال بر رای اکثریت می باشد . (نائینی : 1382: 116)
مرحوم نائینی در این باره اشاره به غزوه احد می کنند که رای پیامبر و عده ای از اصحاب بر ماندن در مدینه در مواجهه با سپاه مشرکان قریش بود اما چون رای اکثریت بر خروج از مدینه بود ، رای اکثریت را پذیرفتند اگرچه صلاح درماندن درمدینه بود. ( نائینی :1382: 84)
2- شوری
یکی از ارکان و اساس مجلس قانونگذار ، بحث مشورت می باشد که برای وضع قوانین ، نیاز به شور و مشورت اعضا ء مجلس ، دارد ویکی از اصول مسلم مجلس شورای ملی می باشد . مرحوم نائینی از آن دفاع کرده و با بیان ادله از قرآن و سیره پیامبر ص از مشروعیت آن دفاع می کند .
مرحوم نائینی دراین باره می فرمایند: « چنانکه دانستی حقیقت سلطنت اسلامیه عبارت از ولایت بر سیاست امور امت و به چه اندازه هم محدود است ، همین طور ابتناء اساسش هم ، نظر به مشارکت تمام ملت در نوعیات مملکت بر مشورت با عقلای امت که عبارت از همین شورای عمومی ملی است ، نه تنها با خصوص بطانه و خواص شخص والی که شورای درباریش خوانند ، به نص کلام مجید الهی –عز اسمه – و سیره مقدسه نبویه که تا زمان استیلای معاویه محفوظ بود ، از مسلمات اسلامیه [است ]» ( نائینی : 1382: 81)
2. 1- شوری درقرآن :
آیه « و شاورهم فی الامر » دلالت بر شوری و مشورت می کند . مرحوم نائینی در این باره می فرمایند : «عقل کل و نفس عصمت را بدان مخاطب و به مشورت با عقلای امت مکلف فرموده اند ، بر این مطلب در کمال بداهت و ظهور است . » . ایه مبارک « و امرهم شوری بینهم » دلالت بر مشورت و شوری دارد . ( نائینی :1382: 84)
2-سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) در مشورت با اصحاب
دراین رابطه می توان به غزوه احزاب (خندق ) اشاره کرد که پیامبر( صلی الله علیه وآله وسلم ) با اصحاب در این باره مشورت کرد و حضرت سلمان پیشنهاد کندن خندق را دادند و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) از ایشان قبول کردند و دستور کندن خندق را دادند . (واقدی ، الجز الثانی ، 1409: 450)
3- دوران حکومت امام علی علیه السلام و مشورت با اصحاب
از نظر نائینی دلائل کتاب و سیره و عملکرد علی (علیه السلام) در جریان حکومت خود در برابر کسانی است که با مجلس قانونگذار مخالف هستند و آنرا بدعتی در برابر دستورات خداوند می دانند . (نائینی ، 1382: 85) ایشان شوری را یکی از ضروریات دین بشمار می رود . در این جا به واسطه قرائن می فهمیم که مراد از شورا رای جمهور مردم نیست بلکه رای متخصصین امت می باشد .(علیخانی و همکاران :1390 : 64)
3-آزادی
ازنظر مرحوم نائینی آزادی مبنای تنظیم قانون اساسی و اساس حکومت اسلامی است . درهر دوره ای استفاده از این واژه با مفاهیم مختلف بکارمی رفت و استفاده های گوناگونی از این واژه انجام می شد . استفاده مرحوم نائینی از این واژه این گونه بود، که آزادی یعنی از اسارت حکومتهای غاصب آزاد شدن و این آزادی با آزادی که به معنای بی بندو باری است کاملا مغایرت دارد و شعار تمام پیامبران هم آزادی از یوق اسارت سلاطین و پادشاهان می باشد. ایشان متذکر می شوند که در رابطه با این واژه مغالطه ها انجام شده است. (نائینی : 1382: 97)
مرحوم نائینی معتقد است که متعلق آزادی یعنی « از چه چیز باید آزاد شد ؟» آزادی از ظلم و ستم حکام و ستمگران می باشد نه آزادی از خدا و قوانین الهی و حدود دینی . (علیخانی همکاران :1390 : 65)
4.مساوات :
یکی از اصولی که درجریان مشروطیت مورد بحث و نظر بود ، اصل مساوات می باشد که معانی مختلفی از آن انتزاع می شود و درجریان مشروطیت مورد نزاع و برداشت های مختلفی از آن می شد .
مرحوم نائینی مساوات را از ارکان اساسی حکومت اسلامی می دانست . ایشان در این باره می گوید :
« و اما مساوات در قوا و حقوق وسایر نوعیات را ...به صورت مساوات مسلمین با اهل ذمه در ابواب توارث و تناکح و قصاص و دیاتش درآوردند و بلکه مساوات اصناف مکلفین مانند بالغ و عاقل و مجنون و صحیح و مریض و مختار و مضطر و موسر و معسر و قادر و عاجز الی غیر ذلک ؛ از آنچه اختلاف آنها منشا اختلاف تکالیف و احکام و به داستان مشروطیت و استبداد ازفلک اطلس ابعد است ،هم ارز مقتضیاتش شمرده اند .» (نائینی :1390 :67)
2- استبداد دینی
این اصطلاح برای اولین بار توسط عبدالرحمن کواکبی بکار گرفته شده است . ایشان در کتاب طبایع الاستبداد از ارتباط استبداد با دین ، علم ، بزرگی مال ، اخلاق ، تربیت ، ترقی و رهای به صورت مبسوط سخن به میان آورده است (کواکبی : 1363:49) .مرحوم نائینی دررابطه با استبداد دینی به مباحث کتاب طبایع استبداد نظر داشته است . نائینی در این بحث ، ریشه بسیاری از ظلم ها و نابخردی ها را در استفاده از دین ، در رسیدن به اغراض دنیوی حکام ظالم می داند و در بحث مشروطیت با اوردن این بحث در برابربعضی از علما و کسانی که با مشروطیت مخالفت می کنند، می ایستدو تاکید می کند که مخالفت شما کمک به استبداد شاه و سلطنت نشود و باعث خودکامگی انان شود . (علیخانی و همکاران ،1390 : 71)
3- ریشه های استبداد دینی درتاریخ اسلام
مرحوم نائینی معتقدند که ریشه این فکر ، برای اولین بار در تاریخ اسلام توسط معاویه ، ابداع شد . معاویه برای مقابله با امیرالمومنین علی )علیه السلام( توانست عده ای از دنیا پرستان را همراه خود سازد و به اسم دینداری و صحابه بودن ، از آنها درجهت اهداف شوم خود استفاده بکند . و برای نمونه به نقش ابوموسی اشعری در جریان جنگ جمل اشاره می کند که ایشان برحذر داشت مردم کوفه را برای همراهی امیرالمومنین علی (علیه السلام ) و از قاعدین شد.(منتظرالقائم، 1386: 327). نائینی معتقد است که استبداد دینی و زهد فروشی امثال عمروعاص و ابوموسی اشعری با استبداد سیاسی معاویه و آمیختگی این دو نوع استبداد موجب شد که معاویه بتواند اهداف خودش را جلو ببرد و با استفاده از آن عوام مردم را با خود همراه کند.(نائینی : 1382 : 145)
3- ریشه ها و عوامل تقویت کننده استبداد :
3. 1- جهل مردم :
یکی از اصلی ترین عوامل حفظ حکومتهای استبدادی جهل و بی خبری مردم است که این جهل منشا بسیاری از آفات و بلایا می باشد و در طول تاریخ ، یکی از مهمترین عوامل در جهت تحکیم حکومتهای استبدادی بوده است . مرحوم نائینی اعتقاد دارند که جهالت منشا تمام شرور می باشد و بواسطه جهل انسان حریتش و حقوق ملیه را از دست داده ، خوار و ذلیل می گردد. ( نائینی :1382: 141)
3. 2- شاه پرستی
یکی دیگر از عوامل تقویت کننده استبداد رواج شاه پرستی و اذعان داشتن به اینکه شاه باید درراس امور کشوری و لشکری قرار گیرد . مرحوم نائینی می گویند، بدتر آن است که بعضی از اهل علم دانسته و یا ندانسته دامن به این تفکر می زنند . (نائینی :1382 : 146)
3. 3- اختلاف و تفرقه بین مردم
یکی از مهمترین عوامل تقویت استبداد و جود تفرقه بین مردم می باشد . تفرقه عامل مهم در دوام و ماندگاری حکومتهای استبدادی می باشد.(نائینی: 1382 : 149)
3. 4- آزار و اذیت آزادیخواهان :
مرحوم نائینی در این باره می فرمایند :
« از آن قوای ملعونه ، قوه ارهاب و تخویف و تعذیت است که به سیرت ماخوذه فراعنه و طواغیت سلف ، دعات حریت موهوبه الهیه –عزاسمه – و بر پادارندگان سیره مقدسه انبیاء و اولیا ء) علیهم السلام( را، به انواع عذابهای وارده بر آن انوار طیبه من الاسر و القتل و التنکیل و التمثیل و الحبس فی المضائق و دس السموم و هتک الاعراض و نهب الاموال و غیر ها معذب و بر احدی ابقاء هیچ فروگذاری نشود . » ( نائینی : 1382: 155)
3. 5- عادی و طبیعی شدن زورگوئی مستبدان :
طبیعی شدن زورگوئی و فطری جلوه دادن ان یکی از عوامل تقویت استبداد در جامعه می شود و این باعث می شود که زورگویان ،آزادانه بتوانند به اغراض و منافع شخصی شان برسند .( نائینی ،1382 :157)
3. 6- استفاده از منابع مملکت برای سرکوبی ملت
مرحوم نائینی در این باره می فرمایند :
«اغتصاب قوای حافظه ملیه من المالیه و العسکریه و غیر هما و صرف آنها در سرکوبی خودشان است ،..» (نائینی ، 1382، 158 )
4- راههای مقابله با قوای استبداد :
4. 1- آگاه کردن ملت و اشنا کردن آنها با حقیقت استبداد و مشروطیت :
«اهم همه ، علاج جهالت و نادانی طبقات ملت است و این مطلب نسبت به جهل بسیط، با دخول از طریق علاج و تشریح حقیقت استبداد ...» (نائینی،1382 : 159)
4. 2- مقابله با استبداد دینی از طریق تهذیب نفس :
« دوم : که اصعب و اشکل همه و در حدود امتناع است ، علاج شعبه استبداد دینی است ، چه ، بالضروره رادع و مانع از استبدادات و اظهار مرادات شهوانیه به عنوان دیانت به همان ملکه تقوی و عدالت منحصر ، ...» (نائینی،1382 : 116)
4. 3- مقابله با فرهنگ شاه پرستی با تکیه بر شایسته سالاری
استفاده از افراد شایسته و بافکر درجهت امور مملکت باعث می شود ، جامعه به حال تعادل رسیده و به ابادانی منجر شود .مرحوم نائینی در این باره می فرمایند :« قلع شجره خبیثه شاه پرستی و ترویج علم و دانش و مرجعیت امور نوعیه را تابع لیاقت و درایت قرار دادن و ریشه چپاول و مملکت فروشی شاه پرستان را برانداختن است ...»(نائینی 164)
4. 4-رواج امر به معروف و نهی از منکر :
مرحوم نائینی در این باره می فرمایند :«استنقاذ حریت و حقوق مغضوبه و جلوگیری از تحکمات و ترتیب موجبات حفظ استقلالشان به غیرت دینی و اتفاق ملی و ترک تهاون خودشان در امر به خود همین معروف و نهی از همین اعظم منکرات منوط و با اندک توانی از رقیت فجره هم ترقی و به عبودیت کفره – العیاذبالله تعالی – منتقل خواهد شد . » (نائینی ،1382: 166)
4. 5- وحدت :
ایشان با استناد به شرع مقدس و فرمایشات امیر المومنین علی( علیه السلام) ، به وحدت جامعه السلامی تاکید می کند و اذعان دارد، بسیاری از انحرافات در جامعه با وحدت کلمه ، برطرف خواهد شد . (نائینی، 1380: 168)
4. 6-کندن شجره استبداد :
ایشان در این باره می فرمایند :
« واما علاج بقیه قوای ملعونه جز به قلع شجره خبیثه استبداد و سلب فعالیت ما یشاء و انتزاع قوای فعاله مغصوبه ممکن نگردد. » ( نائینی،1382: 173)
منابع :
- سیدرضی ، محمدبن حسین ، نهج البلاغه ، ترجمه محمددشتی ، قم ، مشرقین ، 1379ش
- علیخانی ، علی اکبر ، همکاران ، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان ، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی ، 1390 - کواکبی ، عبدالرحمن ، طبایع الاستبداد و مصارع الاستعباد ، عبدالحسین میرزای قاجار ، قم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1363.
- میرزای نائینی ، محمد حسین ، تنبیه الامه و تنزیه المله ، تصحیح و تحقیق سید جواد ورعی ، تهران ، قم ، بوستان کتاب ، 1382ش.
- منتظرالقائم ، اصغر ، تاریخ اسلام تا سال چهلم هجری ، تهران ، سمت ، 1386ش.
- واقدی ، محمد بن عمر، المغازی ، تحقیق مارسدس جونز ، بیروت ، الاعلمی ،1409ق